بادیسم کیست؟ بخش اول

بدون شک یکی از مهمترین پدیده های سیاسی در کشورمان را شخصیت ها و گروه های نان به نرخ روزخور و به اصطلاح عمومی حزب باد است.


                                              
البته باید توجه داشت، تغییر موضع نسبت به شرایط لزوما امری ناصواب نیست و به نوعی تشخیص و اجرای بهترین عملکرد در شرایط روز را می توان تعریفی شامل برای سیاست دانست.
 
اما اینکه با تغییر در شرایط کلی یا جزئی، شخصیت ها یا گروه ها بدون در نظر گرفتن اصول، مبانی، سوابق و شعارهای خود به تغییر اساسی در رویه خود دست بزنند، به نوعی که حرفهای امروز در نقطه مخالف شعارهای طرح شده قبلی باشد، نشانگر نگاه قدرت طلبی و تصمیم گیری صرف بر پایه منافع سیاسی است.

 


 


نمونه های بسیاری از رفتارهای این گونه را می توان در سوابق سالهای گذشته یافت. تغییر موضع های یک شبه و اظهار نظرهای خلق الساعه در تمجید یا تنقید افراد و گروه ها، موضع گیری های متناقض با گذشته بدون تغییر در مختصات موضوع مورد بحث و تغییر در رویکردها بدون تغییر در شعارها و مبانی اعلام شده سیاسی را می توان نمونه هایی از این نوع سیاسی بازی دانست.
 
البته باید مرز باریکی میان استقلال سیاسی و عضویت در حزب باد در نظر گرفت تا از اشتباه میان این دو مفهوم اساسی پرهیز کرد. استقلال نظر سیاسی و استقلال فعالیت سیاسی را می توان در افراد و یا حتی گروه های سیاسی هر کشوری یافت. ولی نقطه تفاوت را باید در رفتارهای مبنایی یا بدون مبنا جستجو کرد.
 
مسلما می توان بخشهایی از رفتار، گفتار و حتی سوابق و برنامه های افراد را نقد و بخش دیگری را قبول کرد. اما باید مبنای مورد نظر برای نقد یا قبول را بر اساس مبانی گفتمانی و اصول فکری تثبیت کرده و برای تصمیم گیری به آنها متوسل شد.
 
در غیر این صورت تصمیم گیری در مورد شخصیت ها، گروه ها، دولت ها و برنامه ها بر اساس منفعت طلبی و بدون توجه به مبانی انجام گرفته و هر آن باید منتظر تغییر در آن بود.
 
بدون شک نمونه های بارزی از این نوع رفتار سیاسی را می توان در اتحاد گروه هایی که جستجو کرد که در گذشته حیات خود را در انتقاد یا حتی تخریب و انکار گروه یا شخصیت مقابل می دیدند ولی امروز بدون هیچ تغییری در اصول و برنامه های طرفین به اتحادی محکم تبدیل گشته اند.
 
برای مثال جریان اصلاحات که حیات سیاسی خود را در انتقاد تند و تخریب کارگزاران و شخص رئیس دولت سازندگی یافته بود، در سالهای نزدیک تر بر اساس منافع خود در بازگشت به قدرت به اتحادی استراتژیک با ایشان دست زده و کار را به جایی رساندند که نامزد از قبل بازنده خود در انتخابات ریاست جمهوری اخیر را مجبور به انصراف به نفع نامزد نزدیک به آیت الله هاشمی رفسنجانی کردند.
 
نوع دیگری از بادیسم سیاسی را می توان در تشکیل دولت های ملغمه ای و بدون هیچ تفکر مشترک ولو بخشی یافت. اعضای این گونه دولتها هیچ شباهتی به واگن های قطار دولت ندارند و بیشتر در قالب اعضای یک شرکت سهامی و سهم برندگان از گوشت قربانی نقش خود را بازی می کنند.
 
مطمئنا در چنین دولتهایی سیاست گذاری های یکپارچه و اعمال اسناد بالادستی غیر ممکن خواهد بود زیرا هر بخش به شکل مستقل و در اختیار گروه سیاسی خاص قرار گرفته و هرگونه هماهنگی درون بخشی و فرابخشی بی معنی خواهد نمود.
 
نمونه دیگری از این نوع رفتار سیاسی را می توان در انکار وابستگی های حزبی و گروهی یا حتی انکار عقاید و مبانی و یا برای رسیدن به جایگاه در دولت دانست. رفتاری که این روزها نمونه هایی از آن را شاهد هستیم.
 
حتی کار به جایی رسیده است که بعضی از دوستان علاوه بر تغییر های آنچنانی در مواضع خود، سعی می کنند دیگران را هم تغییر دهند و برای مثال یک شخصیت مستقل نزدیک به کارگزاران و اصلاحات را اصولگرا بنامند.
 
افرادی هم در روزهای اخیر سعی کرده اند با انتقادات تند و بی اساس نسبت به دولت فعلی خود را در دل دولتمردان بعدی جای داده و آینده سیاسی خود را در تضمین کنند حال آنکه همانگونه که نمی توان سر خود کلاه گذاشت در بازی سیاست نمی توان بر سر سایرین هم کلاه گذاشت.
 
حتی اگر کسی بتواند سر فعالان سیاسی کلاه بگذارد یا به توافقی برای نادیده گرفتن گذشته برسد، مردم بصیر ایران هیچ گاه سیاسی بازی افراد را فراموش نمی کنند و متوجه تغییر موضع های یک شبه افراد و گروه ها هستند

پایگاه اطلاع رسانی آناج .