روز همبستگی ، روز قدس

بنام خدای قبله اول ، بنام خدای تغییر دهنده قبله ، بنام خدای مظلومان ، بنام خدایی که محمد الدوره را آفرید و به خون غلطیدنهایش را به نظاره نشست ، بنام خدای در هم کوبنده شیاطین ، بنام خداوند روز و شب ، بنام خداوند آسمانها

ای کودکان به خون علطیده غزه ای جوانان کرانه باختری ، ای زنان و مردان فلسطین ، به پاخیزید و ببینید که چگونه این مردم آزاده به خونخواهی شما آمده اند مطمئن باشید آزادی نزدیک است . استخوانهای پوسیده ر‍ژیم غاصب در حال خرد شدن است .

امروز روز قدس روز حمایت از کودکان بی دفاع غزه است

امروز روز انزجار از رژیم غاصب این غده چرکین و سرطانی منطقه است .

امروز روز قدس روز جدایی حق از باطل است .

روز قدس روز فریاد و مقاومت و بیداری اسلامی در مقابل سیاستهای تفرقه انگیز است .

امروز همه آمده بودند پیر و جوان ، زن و مرد ، کودک و بزرگ ، برادر و خواهر ، کارمن و بازاری ، مسئول و غیر مسئول ، فرهنگی و دانش آموز ، کارگر ، بسیجی و سپاهی ، ارتشی و انتظامی ، خانواده های شهدا ، رو حانی و دانشگاهی و هیاتی ها

همه به یک صدا به فرمان ولی امرشان لبیک گفتند و استکبار و ایادی دشمنان را زیر پاهایشای آهنی خویش خرد کردند

امروز نه تنها روز قدس بود بلکه  روز همدلی و همدردی با مردم مصیبت دیده اهر ، ورزقان و هریس

بود که به حمد خدا توطئه دشمنان و افراد غافل و مبلغ افکار غلط الهام علی افیها به یاس تبدیل شد . مردم به مشتهای آهنین فهماندند که آذربایجان در هر حالش با این نظام مقدس است و پیرو مقام معظم رهبری و تبلیغات قومگرایان و غافلان ره به جایی نخواهد رسیدو مردم مرند نیز همچون گذشته پا به پای انقلاب بود ، هست ، خواهد بود

باید های مقام معظم رهبری و فلسطین

* صهیونیستها و حامیانشان سعی فراوان می کنند تا مسئله فلسطین در افکار عمومی ملتها به فراموشی سپرده شود اما دنیای اسلام باید در مقابل این خدعه و توطئه بایستد.  91/5/25

*مسئله قدس برای ما، مسئله تاکتیکی نیست بلکه از اعتقادات عمیق اسلامی سرچشمه می گیرد و ما نجات این کشور اسلامی از سلطه و چنگال غاصبان صهیونیست و حامیان بین المللی آنها را یک وظیفه دینی می دانیم و دیگر ملتها و دولتهای اسلامی نیز باید با همین چشم به موضوع فلسطین نگاه کنند. 

التیام درد مادر

امداد گرنجات  با تجربه خود بعد از فراغت از کار دنبال خانواده هایی می گرددکه شاید نوزادی داشته باشند و در اثر ترس مادر دیگری برای عزیزش شیری نداشته باشد پرس و جو را شروع می کند بعد از مدتی آدرس دو چادر را می دهند که بچه نوزادی دارند و حتما شیر خشکهایی که از شهرش تهیه کرده است برایش می برد . مادر نوزاد را صدا می زند بعد ماجرا را می گوید که شاید شیری برای کودکت نداشته باشی مادر که انتظار هر کمکی داشت جز شیر خشک خوشحال و خندان با دعا و خدا و خدا کردنهایش شیر را از امدادگر می گیرد و خودش می گوید که چادر بغلی هم یک نوزاد دارد همین خانم که الان رفت . به سرعت پشت سرش می رود با خود فکر می کند که این مادر با خود فکر کرده که فقط یک شیر خشک داشته و آنهم به او داده و بس در همین فکر بود که قدمهایش را نیز تند تند می کند تا به آن خانم برسد از پشت سر صدا می زند خانم محترم ،خانم محترم کمی صبر کنید هم ولایتی تان گفتند که شما هم نوزادی دارید .... آن خام ایستاد و هیچ نگفت امداگر لجوجتر از این حرفهاست شیر خشکها مال نوزاد این روستا ست . خانم محترم رو می کند که نه من دیگر نوزادی ندارم اگر تونستی برایم کمی آب تهیه کن لازم دارم .

امدادگر : مگر برای شما آب نداده اند ؟

مادر نوزاد : چرا 

امدادگر :پس چی اما خوب الان برایت می گویم آب معدنی بیاورند

مادر نوزاد : آب معدنی نه ... یک گالن آب تمیز برایم بیاور

امدادگر : گالن آب را می خواهی برای چه ؟

( مادر نوزاد که تا آن لحظه احساس خود را نگه داشته بود و شاید برای نزدیکان خود نیز نگفته بود امدادگر را محرمتر از همه احساس می کند و...)

مادر نوزاد : نوزادم دو روز پیش بغل دستم مرد و آن آب را برای غسل نوزادم می خواهم  ( مادر و امدادگر فقط گریه می کنند و بس ) 

مادر چقدر نوزادش را دوست داشته که حاضر نبود ه به دیگران بگوید که نوزاد قشنگم دیگر جانی ندارد بایستی اور ا غسل دهید و دفنش کنید 

.این صحنه و صحنه های دیگری نیز هست که باید بازگو شود

و دیدار مسئولین از مناطق و خصوصا حضرت آقا التیام درد ی برای فراموشی قسمتی از فاجعه است

چشمان نگرانت را باید امید دهیم

فاجعه عظیم زلزله در شهرستانهای اهر ورزقان و هریس را که موجب کشته شدن شماری از هم وطنانمان شد  خدمت تمامی هم استانیهای خوب آذربایجان شرقی و مردم منطقه تسلیت عرض می کنم .

چشمان نگران و مضطربت را چگونه  می توانم التیام دهم در حالی که هیچ دلی را بجز خدا نمی تواند آرام دهد نمی دانم مادرت و یا پدرت را و یا خواهر و برادرت را از دست داده ای و لی می دانم که آرمشت به هم خورده و کاشانه ات ویران شده بدان که با عمق دلم ترا دوست دارم و همدردی مرا بپذیر از لحظه ای که شنیدیم تو آواره شده ای در خانه دیگر آرامش نداریم آنروز سر سفره  افطار تکه نان قرصی نیز سهم تو بود که  باوجود نبودن ظاهرت در سر سفره بدان که حضورت را احساس می کردم و مانند تو نتوانستم مانند همیشه چیزی بخورم فقط به قکر تو بودم اگر من و شهر من بجای تو و شهرت بود چه حالی داشتم این موضوع هیچوقت از ذهنم خارج نمی شد و نخواهد شد و امروز که حد اقل اسکان موقتی برایت جور شده خدا را شکر می کنم وقتی مسئول شهرمان به شهرتان آمد و برگشت و به همه گفت که چگونه کمکهای مردمی و دولتی مثل سیل روانه روستایت شده کمی دردم التیام یافت که این مردم و و این نظام هیچ وقت ولی نعمتان خود را فراموش نخواهند کرد چون در مواقع ضروری آنگونه که تو پشتیبان این نظام و مردم بودی امروز هموه وظیفه خود می داند که همراه تو باشند در اخبار شنیدیم که بعضی از ورزشکاران مدال طلای خود را به تو هدیه کرده اندفقط گفتم که اینان همان جهان پهلوانان تختی هستند که با هزار زحمت آنرا بدست آورده اند چه روزها و شبها که نخوابیده اند ولی امروز با دلشان مدال رنگی را به تو هدیه می دهند . اگر امروز بچه های خانه های هموطنان دلشان به حال تو می سوزد و می گویند باید پتو برای دوستانم بفرستم فقط به برکت ولایت مداری و پیروی از ولایت امیر مومنان است که اینگونه همه را به وجد آورده است از رهبر انقلاب تا مسئولین استانی و کشوری و شهری تمامی ایران اسلامی یک صدا می گویند نباید هم وطنم ببیند که تنهاست باید تا چشم باز می کند ببیند که همه بیدارند تا تو کمی با آرامش خاطر چشمان کوچک و زیبایت را روی هم بگذاری و به هیچ چیز جز امید به خدا فکر نکنی که فقط خدا آرامش دهنده تمامی دلهاست 

شهادت بهترین بنده خدا

بسم الله و بالله و على ملة رسول الله فزت و رب الکعبة.

بالاخره آنشب تاریک و هولناک و شوم بپایان رسید و حضرت على علیه السلام عزم خروج از خانه را نمود.

مرغابیان همیشه در خواب در آن ساعت هولناک به یک باره از خواب پرشان بلند شدند و همه یک صدا و بال زنان پشت امیر مونان راه افتادند . گوئیا التماس می کردند که نرو ولی خداوند مقدر فرموده بهترین بنده مخلص خدا به دست بد بخت ترین اشقیاء به شهادت برسد . هر چه دخترش التامس کرد که نرو و آسمان را نگریان دل مونان را نشکن نرو . نرو  ولی آن امام حمام لحظات دیدار معشوق را بهتر از دیدار امتی می دید که همیشه خون به دلش کرده بودند . دیگر تاب گفتن حرفهایش به چاه را هم نداشت . دیگر نمی خواست بد قولی ها و پیمان شکنی های امت پیامبر (ص) را ببیند و به دخترش فرمود که این مرغابیان سر آغاز ناله ها و نوحه هایی خواهد شد که در دنیا چنین حالتی ندیده اید . اصرار مکن که بلای زمینی را بخوبی دفع خواهم کرد ولی به قضای  آسمانی باید مطیع شد و بس 

تنها ترین مرد دنیا با قامهای استوار بر پشت بام رفت تا کمی نزدیکتر خدا را احساس کند بالای پشت بام مسجد خانه خدا آن لحظه را هیچ وقت فراموش نخواهند کرد که چقدر با اطمینان و محکم اذان گفتند چه اذانی که خفتگان خانه خدا به ظاهعر بیدار شدند تا سفر به عروج رفتن روح خدا را ببینند . وارد داخل مسجد کوفه شدند خفتگان را خود بیدار کرد  تا شاهد ماجرا شوند هر چند این امت همیشه در خواب آن واقعه عظیم غدیر را دو ماه نشده کلا فراموش کردند حال چه برسد به این واقعه آنان بدترین امت پیامبر خدا بودند که دیدند و نظاره شدند تا امام در خون خود غلطید .

عبدالرحمن بن ملجم که لعنت همیشگی خدا بر او باد به دست خود امام از خواب بیدار شد .

خداوند چه صحنه های را خلق کرده و دوست دارد تا بهترین هایش را در غلطیدن خون ببیند در حالی که فرد هر چه دارد می خواهد به خدا ببخشد این امام حمام در محراب و آن امام عزیز در قتلگاه کربلا ......

آن مرد لعنتی خود را آماده کرد چه آماده کردنی شمشیری که به هزار درهم خرید و با زهری هزار درهمی آن را آغشته کرده بود صبرکرد تا بهترین بنده خدا به سجده رود چون آن شقی می دانست که امام مونان در سجده فقط خدا را می بیند و بس لحظه شوم فرارسید فرق مبارکش که به دست عمرو بن عبدود آسیب دیده بود در همان مکان مبارکش شمشیر بن ملجم  مرادی اصابت کرد در آن زمان بود که ...... ( بسم الله و بالله و على ملة رسول الله فزت و رب الکعبة.... و چه حال داشتند موقع خواندن این آیه قرآن کریم ... منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخرى) و بعد بر زمین افتادند و در آن حال و زمان بد دنیا  جبرئیل میان زمین و آسمان ندا داد و گفت:

تهدمت و الله ارکان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى قتل على المرتضى قتله اشقى الاشقیاء. (بخدا سوگند ستونهاى هدایت در هم شکست و نشانه‏هاى تقوى محو شد و دستاویز محکمى که میان خالق و مخلوق بود گسیخته گردید پسر عم مصطفى صلى الله علیه و آله کشته شد،على مرتضى بشهادت رسید و بدبخت‏ترین اشقیاء او را شهید نمود .)

 آسمان گریه کرد ، ابر ها گریه کردند ، زمین به جوش آمد ،ملائک گریان و غمناک به سوی پیامبر خدا شتافتند تا تسلیت خود را نثار دوست خدا وند متعال بکنند و این همه ماجرا از غدیر شروع شد و میان در ودیوار رقم زد و فرق سر در محراب خونین شد و بدن مطهر فرزندش تیر باران شد و سر مبارک فرزندش در کربلا از تن جدا شدو بر سر نیزه رفت و تک تک ائمه نیز به همان حالت عظما

اینها همه  از عهد شکنی امتی بود که زود فراموش می کردند همه آنچه را که خود انجام داده بودند

یا مهدی ای فرزند به حق حضرت علی(ص) ای منتقم خون شهدا تسلیت ما را بپذیر که در این شب می دانیم چه حال داری بر ما گنهکاران نیز شفائت کن تا خداوند از کرده های بد ما بگذرد

اعدام کودک شیعه در سوریه

تروریست‌های سوریه پس از کشتار اعضای یک خانواده شیعه عراقی، تنها بازمانده آن را که یک کودک خردسال بود، دار زدند.

به گزارش سه نسل به نقل از پایگاه خبری "عراق القانون"، فعالان حقوق بشر عراق اعلام کردند که گروه‌های مسلح در سوریه اقدام به اعدام یک کودک شیعه عراقی کردند.

خانواده این کودک در منطقه "سیدة زینب" در ریف دمشق ساکن بودند که تروریست‌های مسلح به منزل این خانواده حمله و پس از کشتار تمام اعضای آن، این کودک را اعدام کردند.

اعدام کودک شیعه عراقی پس از کشتار اعضای خانواده‌اش در سوریه

از سوی دیگر شیخ "محمد العریفی" شیخ وهابی سعودی از گروه‌های مسلح ضد نظام "بشار اسد" خواست که مانع انتشار تصاویر حملات خود علیه نیروهای ارتش و شهروندان سوریه و مخالفان خود شوند.

وی در صفحه خود در شبکه اجتماعی "توییتر" از تروریست‌های سوریه خواست که به حملات تروریستی و کشتار و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم سوریه ادامه دهند اما مانع انتشار تصاویر جنایات خود شوند.

فارس

اهداف برگزاری نشست سوریه

  محسنی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی :
نشست مشورتی تهران ظرفیت منطقه ای در راستای تقابل با آنچه آمریکا در سوریه انجام می دهد را دارد.

 کشورهایی در منطقه و جهان دغدغه حقوق بشر و جنایات تروریست ها در سوریه را دارند تلاش دارند در اجلاس تهران به توافقی برای حل مشکل سوریه دست یابند.

 نشست مشورتی تهران ظرفیت منطقه ای در راستای تقابل با آنچه آمریکا در سوریه انجام می دهد را دارد.

دیدار دانشجویان بامقام عظمای ولایت

من به هیچ وجه اعتقادی به انتقاد نکردن ندارم

بلکه همواره اصرار دارم، جریان دانشجویی موضع انتقادی خود را حفظ کند.

دیروز مقام عظمای ولایت در دیدار با دانشجویان که 5/5 ساعت طول کشید با صبر حوصله وافر به حرفهای دانشجویان گوش فرا دادند و در ادامه مطالب خیلی مهمی را ایراد فرمودند که هر یک از مطالبشان قابل تامل است و باید با آب طلا نوشت و بس که در زیر بنا به پایگاه خبری مقام معظم رهبری نکاتی را از معظم له ذکر می کنم .

1 - «لزوم شرح صدر سیاسی در میان دانشجویان»

2 - مسئولان اعم از رؤسای سه قوه، مسئولان میانی، رئیس سازمان صدا و سیما، و فرماندهان سپاه و نیروهای مسلح باید در دانشگاهها حضور یابند و ضمن شنیدن سخنان دانشجویان، سخنان و استدلال های خود را نیز بیان کنند

3 - نباید در قبال اظهار نظر تند یک جوان دانشجو، برخورد تند شود.

4 - نگاه اقتصادی در کشور باید عدالت محور باشد و این موضوع منافاتی با سیاستهای اصل 44 ندارد.

5 - منظور از اقتصاد مقاومتی، اقدامات تدافعی و حصارکشی به دور خود نیست بلکه اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که برای یک ملت، حتی در شرایط فشار و تحریم، زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می کند.

6 - من به هیچ وجه اعتقادی به انتقاد نکردن ندارم بلکه همواره اصرار دارم، جریان دانشجویی موضع انتقادی خود را حفظ کند.

7 - آرمانگرایی یعنی پایبندی به اصول و ارزشها و آرمانها

8 - سطح معرفت خود را مطالب سایتها،‌وبلاگها و اینجور مسائل قرار ندهید بلکه سعی کنید با اتکای به قرآن، نوشته های استاد مطهری و نوشته های فضلای بزرگ و فضلای جوان حوزه ها، بطور روزافزون سطح معارف خود را ارتقا دهید.

حاج خانم التماس دعا تقلبل الله !

«برای دیدن المپیک راهی لندن شدم و با پایان المپیک به ایران باز‌می‌گردم.»  

ای بابا چکارش دارید دختر عزیز بابا را اون که کاری نکرده فقط به اصل دین و انقلاب که همان ولایت مطلقه فقیه باشد توهین کرده و کمی هم در فتنه 88 آتش بیار معرکه بود و شعار می داد و حق بابایش را می خواست رفته که رفته آنهایی ناراحت هستند که پول شب ندارند و نان  هم نمی توانند بخرند

ایشان از جیب مبارک بیت المال بگوئید دانشگاه باباش کمی پول تو جیبی ورداشته و بخاطر اذیت قوه قضائیه به انگلستان مهد فتنه و تجاوز سفر کرده تا المپیک را هم از نزدیک ببیند البته در اخبار شاید خوانده باشید که گروه لختیان قرار است در المپیک مراسم وپژه ای داشته باشند

من نمی دانم چرا کیهان و بچه حزب اللهی ها همش به این دختر خانم بابا گیر داده اند . رفته که رفته سرانه آموزش و پرورش را که نبرده از پول دانشجویان دختر و پسری که گاها پدرانشان خدا می داند چگونه کسب درآمد کرده اند و با چه مصیبتی خواسته اند در پیش خانواده خوار نشوند به حساب با با ریخته منو سنه نه

گیرم در زمانی مثلا خرداد88 با کفش نماز جمعه ای خوانده و شعاری هم داده اسلحه به دست نگرفته که همه به ایشان حمله می کنند و گیر سه پیچ داده اند . بگذارید لااقلکم چند صباحی هم استراحت و تفریح داشته باشند تا بعد

اما راستی کارمندان دولت حقوق خودشان را با حکم جدید گرفتند . شاید کسری بودجه ای باشد و گفتم نگرفته باشند

دختر بابا رفته پیش پسر بابا همانهایی که می خواستند به زعم خود ریشه ولایت فقیه را بزنند خدا راشکر ریشه خودشان خشک خواهد شد اگر و اگر مردم بصیرت خود را حفظ کنند البته آقایان توجیهی دارندکه به ایشان حکم ابلاغ نشده است و الا تمکین به قانون در خون و پوست و استخوانشان اجین شده پس....

چرا سوریه ؟

سوریه تنها کشور عربی در طول دوران دفاع مقدس بود که هیچ وقت حمایت خود را از کشورمان قطع نکرد در حالی که خود با مشکلات عدیده ای روبرو بود اما باز با هوای نفس خود مقابله و مبارزه کرد و سر حرف خود ایستاد تا مردانگی خود را به همگان اثبات کند و از آن موقع تاکنون بارها و بارها این دو کشور مسلمان پا به پای هم آمده اند و جنوب لبنان که متعلق به حزب الله است از قافله عقب نمانده است و این دو همیشه گوش به فرمان ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای بوده اند لذا در این برهه از زمان که کشور سوریه دچار مشکل اساسی شده و همانند ما دنیا روبروی او ایستاده و از همه مهمتر این کشور های به اصطلاح مسلمان عربی هم پیمان استکبار شده اند . ترکیه که برای به چنگ آوردن دل غربی ها بخاطر پیوستن به ناتو به هر دری می کوبد و عربستان نیز القاعده را تجهیز کرده و انگلیس و آمریکا و اسرائیل غاصب با وعده های دروغین و وعده سر خرمن می خواهند اعراب را با همدیگر در آویزند تا یک مسئله که همان رفع مشکلات اقتصادی استکبار و غرب می باشد رفع نمایند وظیفه ما حمایت از سوریه حتمی است .